-
رسم عاشقی
دوشنبه 19 شهریور 1386 16:53
لیلی زیر درخت انار نشست درخت انار عاشق شد.گل داد سرخ سرخ. گلها انار شد داغ داغ.هر اناری هزار تا دانه داشت دانه ها عاشق بودند.دانه ها توی انار جا نمی شدند. انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت. خون انار روی دست لیلی چکید. لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید خدا گفت : راز رسیدن فقط همین...
-
عکس
شنبه 10 شهریور 1386 13:15
هنوز این عکس قدیمی حرفای نگفته داره عکس تو پیشمه ، هیچ وقت منو تنها نمیذاره وقتی عکستو می بینم ، خاطراتت زنده میشه خیلی وقته رفتی اما زنده ای برام همیشه یادته می گفتی دنیا ، پره از گرگ درنده یادته می گفتی باید همیشه باشم برنده تا زمانی که تو بودی ، دنیا رنگ بچگی داشت دستای گرم تو انگار ، تو شبام ستاره می کاشت حالا تو...
-
بازم سلام
شنبه 10 شهریور 1386 13:08
به دنیا آمدیم ... یکروز... تا بسوی رفتن ، بدویم... بدویم تا ته ایمان... ته شک ! بشناسیم : دلیل سادهء بودن را... ... تو اگر شعر مرا میخوانی ، دل من ، با دل تو ، راهشان نزدیک است ! به همان نزدیکی... که : سلام !
-
سلام
شنبه 10 شهریور 1386 13:02
برای اولین بار سلام برای اولین بار از تو حالت را جویا میشوم برای اولین بار قدم در این دلخانه میگذارم برای اولین بار تمام متنهایت را می خوانم برای اولین بار برایت نظر میدهم برای اولین بار خورشید احساست در آسمان چشم ودلم طلوع میکند برای اولین بار میگویم که این آخرین طلوع احساس وپژواک قلمت در دل و چشم من نیست وبرای اولین...
-
سلام
شنبه 10 شهریور 1386 12:49