نغمه های دلتنگی

دلم هوای تو دارد دلم هوای تو دارد ونیستی که ببینی زمان صدای تو دارد

نغمه های دلتنگی

دلم هوای تو دارد دلم هوای تو دارد ونیستی که ببینی زمان صدای تو دارد

ادمک اخر دنیاست بخند ادمک مرگ همینجاست بخند

ان خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست بخند

دستخطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند

فکرکن فکرتو ارزشمند است کر کن گریه چه زیباست بخند

راستی انچه به یادت دادیم پرزدن نیست که درجاست بخند

ادمک نغمه اغاز نخوان به خدا آخر دنیاست بخند

گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟

شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پر می زند دلم به هوای غزل، ولی

گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را

چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم

آن برگهای سبِِِِزِِ سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند

حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟

مرحوم قیصر امین پور

دل گرفته

امروز بدجوری دلم گرفته امروز همش قاطی کرده بودم و اصلا حال و حوصله هیچ کس و هیچ چیزی و ندارم از وقتی از بیرون اومدم تمام مدت دارم دور خودم می چرخم ام نمی دونم باید چی کار کنم یکی کمکم کنه

            دل گرفته بازم داره گریم کی گیره دلم داره به یادت نفس نفس می میره

فردا هم کلی کار دارم ولی تا حالابه هیچ کدومشون نرسیدم  و حالا هم دارم با تمام مشغلاتم موسیقی گوش می دم ومی نویسم تو رو خدا کمکم کنین به پوچی و بن بست رسیدم

         بال و پرم بودی خبر نداشتی تاج سرم بودی خبر نداشتی سایه به سایه هر طرف که بودم  همسفرم بودی خبر نداشتی

 

قربونتون زینب